از قدیم تا حالا، سازمان‌ها و کسب و کارها برای نیروهای خود روی دو مقوله ضریب هوشی (IQ) و ضریب هوش عاطفی (EQ) تأکید می‌کنند. اما در سال‌های اخیر، دنیای ما خیلی بیشتر پیشرفت کرده و تنوع زیاد کارکنانی که به طور منظم با آنها در تعامل هستیم، این سؤال را مطرح می‌کند که تکامل بعدی برای درک کامل و پذیرش نیروی کار جهانی چه چیزی می‌تواند باشد؟ یعنی پس از این، دیگر چه عاملی موجب مزیت افراد بر یکدیگر می‌شود؟ بسیاری از افراد معتقدند که مرحله بعدی، توسعه ضریب هوش فرهنگی ما (CQ)  است.

CQ که عنوان ” هوش فرهنگی” شناخته می‌شود، به معنای توانایی ارتباط و کار مؤثر بین فرهنگ‌ها است. به طور ساده، ضریب هوش فرهنگی بالا در یک فرد به این معنی است که بپذیرد شاید روشی که همیشه انجام می‌دهد، تنها راه حل موجود برای حل مسئله نیست. همانطور که دیدید، هوش فرهنگی به سادگی افق‌های دید شما را گسترش می‌دهد. کارمندان و رهبران با هوش فرهنگی بالا، قادر به پذیرش تغییرات و نوآوری هستند که این ویژگی اغلب منجر به ایجاد محیط کاری فراگیرتر و در نهایت نتایج کلی بهتر در کسب و کارشان می‌شود. برای اینکه هوش فرهنگی خودتان را بالا ببرید راه‌های مختلفی وجود دارد.

اما سوال اینجاست که رهبران چگونه می‌توانند این مهارت را توسعه دهند؟

1. گوش دادن فعال را یاد بگیرید

از نظرات دیگران آگاه شوید. توانایی انعطاف پذیر بودن در هنگام رهبری دیگران و آگاه بودن و احترام گذاشتن به تجربیات آنها را تمرین کنید. دانستن کامل سابقه یک کارمند و زمینه فرهنگی او، به درک کاملتری از فرد به عنوان یک جز از کل مجموعه شما کمک می‌کند. زمانی که بتوانید به درک عمیق‌تری از کارمندان خود دست یابید، می‌توانید از آن دانش استفاده کرده و روابط قوی‌تری ایجاد کنید؛ که این ویژگی یک رهبر قوی است.

2. خود را در فرهنگ‌های مختلف غرق کنید

سفر و یادگیری یک زبان جدید بهترین راه برای درک یک فرهنگ دیگر است. برای مثال، اگر به چین یا فرانسه رفتید، فقط به دیدن دیوار بزرگ یا برج ایفل نروید. ارزش‌های روزمره آن کشور و مردم آن کشور را درک کنید و یاد بگیرید، به طور کامل در آن فرهنگ غرق شوید، با راننده تاکسی و مغازه دار یک شهر کوچک صحبت کنید و به دنبال نکات ظریفی باشید که هر فرهنگ را منحصر به فرد می‌کند.

با افراد مختلف تماس مستقیم چشمی برقرار کنید، یا حتی با آنها دست بدهید. حتی در کشورتان سفرهای داخلی هم داشته باشید. بسیاری از کشورها در داخل مرزهایشان دارای تفاوت‌های فرهنگی قابل توجهی هستند.

این مبادلات و تجربیات به ایجاد درک عمیق‌تری از زمینه کلی فرهنگی کمک می‌کند. یادگیری زبان می‌تواند کلید باز کردن درک دیگران باشد.

3. آماده پذیرش باشید

فراتر از سفر به جاهای مختلف، مدتی در کشور دیگری زندگی کنید و زبان آن‌ها را یاد بگیرید. اینجاست که بهترین ایده‌ها را پیدا می‌کنید. با مردم محلی دوست شوید و از حاشیه امن خود خارج شوید. واقعاً غوطه ور شدن در کشوری دیگر و «دیگری» بودن می‌تواند تأثیر عمیقی بر توانایی شما در بهبود هوش فرهنگی‌ شما داشته باشد.

میشل شوانگ درباره تجربه زندگی در کشورهای مختلف می‌گوید:«زمانی که در ژاپن درس می‌خواندم، متوجه شدم که که ژاپنی‌ها دست نمی‌دهند و به جای آن تعظیم می‌کنند. هر چه شخص مهمتر باشد، تعظیم طولانی‌تر است و رعایت فاصله مهم است. این نشانه احترام در زبان نیز با استفاده از شکل‌های تکریم (هنگام خطاب به کسی) و تواضع (هنگام اشاره به خود) نشان داده می‌شود. من این را با خودم به مکزیک بردم، جایی که در یک موسسه غیرانتفاعی کار می‌کردم. به جای اینکه صبح وقتی وارد شدم، صحبت همکارانم را قطع کنم و وارد شوم و هنگام خروج هم فقط خداحافظی کنم، از من انتظار می‌رفت که در هنگام ورود یا خروج گونه تک تک آن‌ها را ببوسم و سلام یا خداحافظی کنم. مفهوم فاصله در فرهنگ‌های آمریکای لاتین بسیار متفاوت است.»

مرزهای دنیای کوچک ما هر روز با عبور از عصر دیجیتال و چهارمین انقلاب صنعتی در حال گسترش است. رهبر قوی بودن به معنای یادگیری باز بودن و پذیرا بودن تغییرات، نوآوری‌ها و تفاوت‌ها است. در محیط کسب و کار امروزی، دیگر قابل قبول نیست که فقط فرهنگ یا دیدگاه خود را ارزش گذاری یا درک کنید. ما باید جز متفکران دارای استراتژی و با جهان بینی باشیم.

در سال‌های آینده ضریب فرهنگی یا هوش فرهنگی برای رهبران صنایع بسیار مهم خواهد بود. اگر آمادگی پذیرش این تغییر را نداشته باشید، خود و شرکتتان را در معرض یک نقطه ضعف استراتژیک قرار می‌دهید و باید انتظار عقب افتادنتان را داشته باشید.

منبع: بر اساس مقاله‌ای از میشل شانگ کوان، 23 آوریل 2022